دریغ بر ملتی که سیاستمدارش روباه است، فیلسوفش شعبده باز،و هنرش هنر وصله کاری و تقلید

دریغ بر ملتی که پاره پاره شده است، و هر پاره ای خود را ملتی می داند

دریغ بر ملتی که فرزانگانش بر اثر پیری گنگند و مردان شجاعش هنوز در گهواره

دریغ بر ملتی که با شیپور به استقبال حاکم تازه اش می رود، و با هو کردن بدرقه اش می کند تنها به خاطر اینکه با شیپور به استقبال دیگری برود